
تحلیلی از طرح های ضد ایرانی سینمای صهیونیست
رمز گشایی از پروژه آرگو
«سعید کریمی»
از همان ابتدا مشخص بود پروژه آرگو اسکار خواهد گرفت و همه این رقابتها چیزی جز یک سیاه بازی برای افکار جهانی نیست. سیاست گذاران جشنواره های غربی از جشنواره کن و برلین تا اسکار همگی برآمده جریان تفکر غربی هستند که راهبرد آن توهین به اسلام و ادیان و تخریب فطرت انسانها و ترویج بسیاری از گزارههای غیراخلاقی و انسانی است.
سرآمد این جشنوارهها یعنی اسکار، خود مولود هالیوود است. هالیوودی که به عنوان بزرگترین سامانه جنگ نرم آمریکا در کنار و دوشادوش ستونهای نظامی، اقتصادی و سیاسی است....
اسکار سیاسی هست، همانطور که هالیوود سیاسی است. طی این دو ماه و اندی، زوایای مختلف لایههای دوم و سوم فیلم کاملاً روشن شده بود، اما شاهد بودیم که عمده مسئولین و یا سینما گران ما در نقدهای نقمابآنه شان، فقط محکوم میکنند، یا سنگ خودشان را به سینه میزنند.
در میان این امواج ترور، تحریم و تهدید که از سوی آمریکا و صهیونیسم علیه جمهوری اسلامی ایران در این 34 سال صورت میگیرد، آرگو واقعاً چیز جدیدی نیست؛ مهم هم نیست، اما درک و رمز گشایی از پروژه آرگو برای ما نه یک انتخاب بلکه نیازی مبرم است.
رمز گشایی از پروژه آرگو که در این نوشته صورت میپذیرد، پیامی واضح به اسکار و هالیوود در خارج خواهد بود و در داخل نیز میتواند برای ما منزله هشدار و بیدار باشی باشد. شاید بدانیم که شیطان بزرگ هیچ وقت نمیخوابد.
فیلم آرگو، لایه اول داستان به موفقیت حماسی خروج 6 دیپلمات آمریکایی از ایران میپردازد که در دوره قدرت دموکراتها اتفاق میافتد در دوره ای که انقلاب اسلامی ایران در قلب خاور میانه و جهان اسلام پیروز شده و معادلات غرب به هم ریخته است. در شرایطی که بعدها نیز عملیات حمله به طبس با آن افتضاح برای آمریکا رغم میخورد.
هرچند آمریکا در «آرگو» جاسوسی موفق میشود 6 دیپلمات خود را که عملاً بر اثر خیانت کشور کانادا و با تلاش آنان صورت میپذیرد، از ایران خارج کند امری که در آرگوی سینمایی، نقش آمریکاییها پر رنگ نشان داده میشود و در خصوص مردم ایران اسلامی و نیروهای سپاهی سیاه نمایی صورت میگیرد.
![]() |
در نگاه اول، آرگو سینمایی اثری است که به جبران شکستهای آمریکا در طی این مدت ساخته شده است و بن افلک در نقش یک «کاپیتان آمریکا» ئی دیگر ظاهر میشود.
آن هم در دوره ای که بیداری اسلامی، جهان اسلام را فراگرفته و در حقیقت آمریکا در دورانی مشابه به سر میبرد، با این تفاوت که انقلاب اسلامی این بار در جهان اسلام و در خاورمیانه به وجود آمده است.
واقعه سفارت آمریکا در لیبی، اعتراضات روبروی سفارت آمریکا در کشورهای اسلامی و دیگر موارد مشابه خود نمونه آشکاری از این مشابهت میباشد.
از دیگر سو تلاشهای آمریکا برای مدیریت انقلابهای اسلامی در جهان اسلام نیز با شکست روبرو گشته است. از این منظر آرگو سینمایی و جایزه سیاسی اسکار سیاسی به آن، اظهار نظرهای جیمی کارتر (رئیس جمهور آمریکا در زمان انقلاب اسلامی ایران) جان کری، وزیر امور خارجه فعلی آمریکا، حضور میشل اوباما در اسکار و سخنان آنچنانی، سخنان بن افلک و...
اوردوز سیاسی مراسم اسکار 2013 به نوعی ارضای روانی و ایجاد تقویت روحیه در جامعه سیاسی و اجتماعی آمریکا به جبران شکستهای پیدرپی اوباما و توجیه عقب نشینی های آنان است.
رمز گشایی از طرح بر اندازی پروژه آرگو
شاید این تیتر به نظر خوانندگان عزیز کمی تعجب آور باشد. اما توجه داشته باشید که «تئوری توهم توطئه»، اساساً به این جهت ساخته شد تا زمینه خلسه آوری برای «تحقق توطئه» را فراهم آورد.
در ادبیات باستانی و تراژیک یونان باستان که به شدت در غرب امروز رواج دارد، به نامهایی بر میخوریم که در پس آنان آموزههای بسیاری وجود دارد که میتواند برای ما آگاهی بخش باشد و به ما بیاموزد که دشمن چگونه میاندیشد و ما را از حیلهها و نیرنگها و روشهای آنان آگاه سازد.
![]() |
به طور مثال نام رمز کودتای 28 مرداد 1332، «عملیات آژاکس» نام داشت که مربوط میشود به یکی از قهرمانان یونان باستان و البته نام یکی از نمایشنامه های سوفوکل، تراژدی نویس یونان باستان است.
شما کافی است این نمایشنامه را بخوانید تا به مکانیسم درونی کودتای 28 مرداد 1332 پی ببرید.
البته پروژه آژاکس 2 که در فتنه 88 اتفاق افتاده بود، نیز بر اساس همان روش قرار بود صورت گیرد (مطلب، با عنوان رمزگشایی از کودتای 28 مرداد با نگاهی به شرایط امروز، منتشر شده در خبرگزاری فارس 28 مرداد 1387 یک سال قبل از فتنه 88)
یا در مثال دیگر تراژدی استراتژیک «پارسیان: تراژدی سقوط یک امپراتوری» که 3 ماه قبل از جنگ 33 روزه حزب ا... لبنان با رژیم صهیونیستی در مجموعه تئاتر شهر شکسپیر شهر واشنگتن به صحنه رفته بود و دقیقاً طرح منازعه 33 روزه را نشان داده بود. (صدای آمریکا 8/4/1385) البته پارسیان بعد از فتنه 88 در مرداد ماه سال 1389 نیز در تئاتر ملی ولز انگلستان به صحنه رفت.
این قبیل آثار به عنوان یک متد و با استفاده از روشهای هنری مثل تئاتر، سینما و... به افکار عمومی جامعه علیالخصوص طبقه نخبگان، مدیران و مسئولان منتقل میشود. البته در جامعه ما این روند تقریباً معکوس است!
مسئولان ما تئاتر را که اندازهایی با سینما فاصله ندارد را نه به خوبی درک میکنند و نه از آن درس میگیرند.
سینماگران و اکثر هنرمندان ما نیز در داخل برای غربیها خوش رقصی میکنند تا خرسی، آدمکی و... جایزه بگیرند و ببوسند.
آرگو چیست؟
آرگو نام بزرگترین کشتی جنگی است که آرگوس به کمک الهه آتنا (الهه پشتیبان مردان جنگی) در دوران یونان باستان برای جیسون (یاسون) میسازد و دیگر پهلوانان یونانی نظیر هرکول، ارفئوس هولاس و... از سرتاسر یونان جمع میشوند تا همراه با جیسون؛ پشم زرین یا همان پوست طلایی را بربایند که دارای خواص معجزه آسایی و نماد قدرت و باروری کشور «آیتس» است.
جیسون با همراهانش در کشتی آرگو پس از طی مراحلی به کشور آیتس میرسند و جیسون کاری میکند تا «مده آ»، دختر شاه آیتس مجذوب و دلباخته وی شود.
در فیلم آرگو یکی از عوامل موفقیت پروژه فرار دیپلماتهای آمریکایی، نقش «سحر»، زن ایرانی که مستخدم خانه سفیر کانادا میباشد، نشان داده میشود. سحر زنی است که انقلابی نیست و مدل زندگیاش غربی بوده و حتی پیش مرد اجنبی یعنی سفیر کانادا و آمریکاییهای فراری، بی حجاب ظاهر میشود.
طوری هم نشان داده میشود که انگار برده سفیر کانادا است! از قضیه مخفی شدن دیپلماتهای آمریکایی در منزل سفیر کانادا با خبر شده اما به پاسداران انقلاب اسلامی دروغ میگوید و در پایان فیلم نیز به کشور عراق پناهنده میشود و البته نیم نگاهی هم به بن افلک دارد! و اساساً به خاطر وی تیم آمریکایی را لو نمیدهد و به این ترتیب به فرار آنان کمک میکند.
البته بن افلک در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «ما در این فیلم میخواستیم بگوییم که حمایت ما از شاه درست بود و اینکه ببینید بر سر زنان ایرانی چه آمده است!»
این نقش کاملاً از دستورالعمل نمایشنامه تراژدی «مده آ» اثر اوریپید در یونان باستان استخراج شده است (فیلم «مده آ» اثر پازولینی به این موضوع پرداخته است). چندی پیش در بی بی سی فارسی مستندهایی با عنوان اساطیر یونان پخش شد و در یکی از آنان به داستان جیسون و مده آ و ربودن پوست طلایی پرداخت. کارشناس انگلیسی اظهار داشت:
«در طی دورانی که سری فیلمهای 007 ساخته میشد همیشه یک شخصیت زن از سرزمین هدف عملیات جیمز باند، معشوقه و علاقهمند به وی نشان داده میشد در مأموریت به مأمور جاسوس انگلیسی 007 کمک میکرد و در پایان نیز حذف میشد، که تمام این روش بر اساس دکترین نمایشنامه تراژدی «مده آ» صورت میپذیرفت، یعنی سعی کن زنان یک سرزمین (زن در ادبیات نمایشی به معنی سرزمین و عقیده است) را جذب کنی تا در مبارزه پیروز شوی».
امروز ما شاهدیم عمده برنامه های ماهواره ای فیلم تلویزیونی و سینمایی و دیگر عناصر فرهنگی با همین هدف در راستای دگردیسی هویت زن مسلمان از علاقهمندی به هویت اسلامی و سرزمینی خود به سوی غرب پذیری و سبک زندگی غربی به صورت کاملاً هماهنگ عمل میکنند.
از این منظر میتوان بهتر فهمید که چرا آکادمی اسکار به فیلم «جدایی نادر از سیمین» جایزه اسکار میدهند، چرا که اصغر فرهادی در فیلماش نشان میدهد که زن ایرانی خواهان غرب است و از کشور و عقیده خود متنفر است. ترمه نیز قرار است بعداً به قاضی بگوید راه مادر به سوی غرب را در پیش میگیرد یا آنکه همراه پدر باقی میماند.
البته حضور سارینا فرهادی بازیگر نقش ترمه در مراسم اسکار برای دریافت جایزه با وضعیتی غیر اسلامی و ایرانی حاوی این پیام بود که: ترمه خانم فیلم جدایی نادر از سیمین، از پدرش نادر جدا میشود و در مسیر راه مادرش گام مینهد!
پروژه «مده آ» در ایران در فاز سیاسی نیز در فتنه 88 رخ داده بود در کنار هر کدام از مردان سیاسی عرصه فتنه یک زن فتنه گر (ظاهراً مقتدر) حضور داشت. عفت مرعشی در کنار هاشمی رفسنجانی که هنوز جمله معروفش که:
اگر تقلب شد مردم بریزند در خیابان و سخنان اخیرش پیرامون انتخابات آزاد، یا حضور فائزه هاشمی دختر وی که گام در راه مادر گذاشت. زهرا رهنورد در کنار میر حسین موسوی و یا فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی و... نمونههایی کاملاً واضح و مستند محسوب میشوند. البته باید در نظر داشت که در دوران قاجار نیز مهر علیا چنین نقشی را برای انگلستان ایفا میکرد!!
از فیلم آرگو تا پروژه آرگو
فیلم آرگو همین فیلمی بود که بر بستر وقایع انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی و فراری دادن دیپلماتها ساخته شد و جایزه اسکار با اوردوز سیاسی را دریافت کرد. اما «پروژه آرگو» که در فیلم نشان داده میشود به بهانه ساخت آن به ایران میآیند و در قالب آن دیپلماتها را فراری میدهند هنوز ساخته نشده است.
صحنههایی که در فرودگاه دیپلمات مفلوک آمریکایی از روی پلانهای طراحی شده نشان میدهد و لوکیشن خاورمیانه ای یک فیلم را نشان میدهد، دقیقاً پروژه آرگو (بخوانید مده آ) را ترسیم میکند.
آن دیپلمات آمریکایی به مأمور فرودگاه میگوید: دشمنها در بازار میآیند او میخواهد زن را نجات دهد مردم به وی می پیوندند و شاه دشمنانشون رو نابود میکنن و از بین میرود.
سناریویی که بهانه آن به ایران آمدند و به عبارتی سناریوی پوششی عملیات فراری دادن دیپلماتهای آمریکایی جدا از لایه اول فیلم است در واقع «آرگو اول پوشش فیلم آرگوی لایه دوم» است.
آرگوی لایه دوم یک دستورالعمل براندازی به کمک پشتیبانی هوایی آمریکایی و غربی است. ایجاد فتنه اجتماعی و پشتیبانی هوایی غرب کاری که در لیبی انجام گرفت. سناریویی که به شدت تلاش شد در سوریه نیز انجام میگیرد و به این ترتیب در فتنه اجتماعی، سیاسی و خارجی آینده احتمال اجرای پروژه آرگو میرود.
تحریمهای اقتصادی و فشارهایی که بر مردم به واسطه گرانیها وارد میشود و مقاومت مردم کشورمان علی رغم درگیریهای میان برخی مسئولان کشور (که عمدتاً جنگ قدرت و حب مقام است) ممکن است زمینه ساز ایجاد فاصله میان مردم و نظام گردد. موضوعی که هشدارهای مقام معظم رهبری در این خصوص را میبایست با جان و دل گوش نمود و به رهنمودهای معظم له عمل کرد.
ایجاد اغتشاشهای گسترده اجتماعی و خیابانی که متأسفانه برخی عوامل آگاه و ناآگاه سیاسی داخلی در قالب انتخابات آزاد، افشاگریهای بی دلیل و منازعات قدرت در آستانه انتخابات انجام میدهند دامن زدن به طرح دشمن و تکمیل کردن پازل دشمن است.
مقام معظم رهبری هشدار دادند تا روز انتخابات ریاست جمهوری 1392 هرگونه حرکتی که باعث شود موجبات اغتشاشات خیابانی فراهم گردد، به مثابه خیانت به کشور، نظام و انقلاب اسلامی محسوب میگردد.
عموم عزیزان باید بدانند «پروژه آرگو» طرح فتنه براندازی آینده است و با درک آن در مسیر تکمیل طرح دشمن حرکت نکنند. خصوصاً آنکه در سکانس پایانی فیلم آرگو، این جمله آورده میشود:
«همکاری دولت کانادا با سازمان سیا به موفقیت این عملیات انجامید و به عنوان یک مدل همکاری بینالمللی تا امروز همچنان پایدار است». پس باید بدانیم توکل به خداوند، همکاری و تعاون، انسجام و وحدت تمامی آحاد مردم و مسئولان و ولایتمندی، ولایت مداری آنان که رمز پیروزی ما قبل از پیروزی انقلاب و بعد از آن طی این 34 سال بوده است؛ تا امروز به عنوان یک مدل پایدار و ماندگار باقی مانده و باید به آن تکیه نمود و از آن استفاده کرد.
هفته نامه رویکرد